براي داشتن يک حال خوب روزت را با ديدن و شنيدن و گفتن چيزهاي خوب شروع کن . امروز بهترين روز مي تونه باشه براي تو و من
رضا گوشه
ghoshedecor
فهرست طرحها و پروژه ها
: قبل از ديدن پروژه ها کلامي از فريدون مشيري
يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
به برگ گل نوشتم من
تو را دوست مي دارم
ولي افسوس او گل را
به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند
دوست عزير بعد از ديدن 5 پروژه طراحي و اجرا شما را به شعري از فريدون مشيري دعوت مي کنم
بي تو، مهتابشبي، باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم
در نهانخان? جانم، گل ياد تو، درخشيد
باغ صد خاطره خنديد
عطر صد خاطره پيچيد
يادم آمد كه شبي باهم از آن كوچه گذشتيم
پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم
ساعتي بر لب آن جوي نشستيم.
تو، همه راز جهان ريخته در چشم سياهت.
من همه، محو تماشاي نگاهت.
يادم آيد، تو به من گفتي:
ـ از اين عشق حذر كن!
لحظهاي چند بر اين آب نظر كن،
آب، آيين? عشق گذران است،
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است،
باش فردا، كه دلت با دگران است!
تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!
با تو گفتم: حذر از عشق!؟ – ندانم
سفر از پيش تو؟ هرگز نتوانم،
نتوانم!
روز اول، كه دل من به تمناي تو پر زد،
چون كبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدي، من نه رميدم، نه گسستم . . .