دوست عزير بعد از ديدن 5 پروژه طراحي و اجرا شما را به شعري از حافظ دعوت مي کنم
زندگي شطرنج دنيا و دل أست
قصه ي پر رنج صدها مشکل أست
شاه دل کيش هوسها مي شود
پاي أسب آرزوها در گل أست
فيل بخت ما عجب کج مي رود
در سر ما بس خيالي باطل أست
ما نسنجيده پي سرباز او
غافل اينکه او حريفي قابل أست
مهره هاي عمر من نيمش برفت
مهره هاي او تمامش کامل أست
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
به شمشيرم زد و با کس نگفتم
که راز دوست از دشمن نهان به
به داغ بندگي مردن بر اين در
به جان او که از ملک جهان به
خدا را از طبيب من بپرسيد
که آخر کي شود اين ناتوان به